چهارشنبه، اسفند ۷

جمعه های شل و وا رفته با طعم تلخ زهر مار...

................

دونه دونه مثه کرنفلکس...دونه دونه مثه قطره های اشک...

................

دوشنبه، اسفند ۵

یک وقت هایی مهم نیست جواب درست رو بدی. فقط کافیه سؤال درست رو بپرسی.

................

شنبه، اسفند ۳

شاید آرشیو هویت یک آدم توی دنیای مجازی باشد. آرشیو قدیمیم پاک شده. خب، من هم در طی این چند سال تغییرات زیادی کرده ام . ولی هر چقدر هم این تغییرات بزرگ باشد، باز هم همان آدمم فقط با ورژنی بالاتر.

................

سه‌شنبه، بهمن ۲۹

زندگی من مثل یک صحنه ی تئاتر می مونه. قسمت سختش اینجاست که نه از دیالوگ و لوکیشن و کارگردان خبری هست و نه از پایانی مشخص. از همه ی اینها گذشته، چیزی بنام کات و اجرای مجدد هم وجود نداره.

................

شنبه، بهمن ۲۶


از ابرها
آن که تویی
نخواهد بارید.

هوشنگ چالنگی

................

پنجشنبه، بهمن ۲۴

آدم آدم را چرا باور نکند، چرا باور نکند که آدم آدم است و به هیچ چیز به اندازه ی مهم بودن و باور شدن نیازمند نیست. آدم آدم است. همین و همین...

................

شنبه، بهمن ۱۹

از صبح که بیدار شدم، تکه های بزرگ ابر روی آسمون رو پوشونده. هوا ملایم و کسل کننده ست، مثه روزای خفه ای که بعد از مدتی ابرا وعده ی بارون میدن و بالاخره نمی باره.

................

سه‌شنبه، بهمن ۱۵

چه خوب بود اگه همه چیزو می شد نوشت. اگر می تونستم افکار خودمو به دیگران بفهمونم، می تونستم بگم. نه، یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نه می شه به دیگران فهموند نه می شه گفت؛ آدم رو مسخره می کنن، هر کسی مطابق افکار خودش دیگری رو قضاوت می کنه. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوانه.

................

دوشنبه، بهمن ۱۴

میتینگ های اجباری که هیچ رقمه نمی شه ازش فرار کرد. و لب هایی که باید دو طرفشو با چیزی مثل جک بالا نگه داشت تا یه لبخند الکی نقش ببنده تو صورتت.

................

یکشنبه، بهمن ۱۳

آدم های راه راهیه این روزها  که سیاه و سفیدن و بعضن تداعی کننده ی هیچ موجود دیگه ای نیستن، جز خودشون...

................

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

sucscribe to rss