مهم نیست کی خانه بودهام. چهقدر از نبودنم گذشته. چهموقع بیرون آمدهام و چندوقت است توی این شهر ِ دوستنداشتنی روز و شب را به هم دوختهام. که اصلن چهطور به هم دوختهام. که چهقدر از تهماندهی روزهای مچاله و خطخطی ِ این شهر مانده. مهم فقط همین است که میخواهم برگردم. که دارم میرسم به روزهای خوشگذرانیهای مدام و پیادهروی توی کوچه باغیهای بی سر و ته شیراز. به روزهای سرخوشانهی لاابالی...
................