امروز از آن روزهاییست که دلت میخواهد آن شال حریر رنگرنگی را روی سرت بیندازی و بی آنکه مسیرت مشخص باشد، به جاده بزنی. بعد همینجور که در حال راندنی، سرت را از شیشهی ماشین بیرون بیاوری، با آهنگی که پخش میشود بخوانی و باد بپیچد لای موهایت؛ نرم و آهسته...
................