چقدر چشم براه تابستان بودیم و ظهرهای داغ خونه باغ عزیزی و قوطو خوردن توی حوض بزرگ وسط حیاط. این روزها دل و دماغی نمانده برای خرج کردن این همه خوشی. به جایش امسال تابستان را میرویم پای آن شاه توت ها چمباتمه میزنیم. بغض میکنیم و قلپ قلپ همدردی سر میکشیم.
................